- فرهنگ بستن(دِ سِ دَ)
کنایت از فرهنگ ساختن. تألیف و تدوین کردن فرهنگ:
از کتاب عشق درسم فقرۀ دیوانگی است
من نمیدانم کدامین عاقل این فرهنگ بست.
علی خراسانی (ازآنندراج).
رجوع به فرهنگ شود
از کتاب عشق درسم فقرۀ دیوانگی است
من نمیدانم کدامین عاقل این فرهنگ بست.
علی خراسانی (ازآنندراج).
رجوع به فرهنگ شود
